گاهی ...

گاهی ...



گاهی میرسی سر بن بست احساست ولی نمی تونی ببینیش

گاهیم میری در خونه امیدت ولی نمی تونی در بزنی که بیاد بیرون


بعضی وقتها می زنی به سیم آخر همه چیو ول می کنی

ولی بازم می بینی سیمه هنوز آخرش نیست هیچیم ول نشده


نمی دونم شایدم اون بن بست اصلا بن بست نبوده

احساست هم از یه راه دررو دیگه فرار کرده رفته


نمی دونم شایدم اصلا امیدت توی خونه نبوده

اگرم زنگ می زدی نمی تونسته بیاد بیرون

نظرات 2 + ارسال نظر
NimA شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:42 ب.ظ http://Darkknight.blogsky.com

محمدرضا شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:47 ب.ظ http://mamreza.blogsky.com

سلام.
باهات موافقم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد