دو کلمه درد دل ...

دو کلمه درد دل ...


امشب می خوام برای خود دلم درد دل کنم

با دلم صمیمی بشم همه حرفامو بهش بزنم

شاید منو بخشید راحتم کرد آزاد شدم !!!


دلم منو ببخش

اگه همه غم و غصه هامو تو صندوقچه تو پنهون کردم

اگه گاهی کینه ای شدم تموم سمشو ریختم توی صورتت

اگه قهر کردم باهات شادی رو نگذاشتم بیاد در خونت

اگه عصبانیتمو سرت خالی کردم و بد و بی راه گفتم

اگه باعث شدم به خاطر من درد بکشی


دلم منو ببخش

اگه اجازه ندادم واقعا عاشق بشی

اگه وادارت کردم همه احساستو خفه کنی

اگه دور تا دورت یه دیوار کشیدم نگذاشتم یه کم احساس آزادی کنی

اگه وقتی بریدم همه گناهارو گذاشتم به پای تو


راستی یادته بچه بودیم چه حال و هوایی داشتیم

چقدر شاد بودیم چقدر آزاد بودیم چقدر برای هم وقت داشتیم

وای جوونیمونو که دیگه نگو اصلا روی پا بند نبودیم

فکر می کردیم همه دنیا مال ماست چقدر سرخوش بودیم


ولی حالا تو این سن و سال !!!

هم تو پیر شدی هم من

شاید جوون به نظر بیایم ولی هر دومون می دونیم

نمی شه به خودمون دروغ بگیم

باحسرت به اطرافمون نگاه می کنیم

به کارهایی که می شد کرد و به سادگی از کنارشون گذشتیم

یا اونایی که می شد از کنارشون بگذریم  ولی با پافشاری سرشون موندیم


ببخش دلم سرتو به درد آوردم با پرحرفیام

نمی دونم شاید کمی دیرباشه

ولی شاید به خاطر همه چیز بتونی منو ببخشی

بتونی سهل انگاری هامو نادیده بگیری

با همه احساسم ازت می خوام فقط مثل همیشه صبور باشی

دریک کلام

فقط منو ببخش

نظرات 2 + ارسال نظر
دیباجون یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:38 ب.ظ http://dibajoon.blogsky.com/

سلام وب خیلی نازی دارین ای وای چرا من که زیاد با دلم غهر واشتی میکنم اما تا به حال باهاش حرف نزدم شاید بد نباشه منم با هاش حرف بزنم درهر صورت خوشحال شدم به وبتون اومدم امیدوارم شمام به وب من بیاین واونجا نظر خودتون رو بنویسین

مریم دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:33 ق.ظ

اندکی با تو بگفتم غم دل، ترسیدم که دل آزرده شوی،
ور نه....
سخن بسیار است.......
خیلی زیبا بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد