چرا نمی تونیم ؟!

چرا نمی تونیم ؟!


چه سخته آشنایی و چه سختر جدایی

چرا نمی تونیم آشنا نشیم وقتی این همه برامون  سخت تره جدایی ؟


چه دردناکه نزدیک بودن به قلب کسی که همش قلبتو به درد میاره و چه دردناکتر وقتی که ازت دور می شه و تو نمی تونی کاری براش انجام بدی

پس چرا نمی تونیم نزدیک نشیم به قلب کسی که این همه قلبمونو به درد میاره ؟


چه سوزنده است آروم گرفتن پیش کسی که احساستو قلقلک می ده و چه سوزنده تر وقتی که احساستو با یه پشت دست پس می زنه 

پس چرا نمی تونیم آروم نگیریم پیش کسی که به احساسمون سیلی می زنه ؟


چه آرام بخشه تنها بودن و چه آرام بخش تر وقتی که نگذاری کسی بهت نزدیک بشه تا یه روزی به فکر بیفته که قلبتو بشکنه

پس چرا نمی تونیم تنها بمونیم و نزدیک کسی که می دونیم قلبمونو می شکنه نشیم ؟


چه....

نظرات 3 + ارسال نظر
محمدی شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 08:16 ب.ظ

زیبا بود مثل همیشه ...لذت بردم

سپاس فراوان به شما گل عزیزی که همیشه مشوفم هستی هم در محل کار و هم مثل یه خواهر

ایمان جمعه 12 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:55 ب.ظ

به نظره من ادم اول باید با خودش صداقت داشته باشه و بعد با بقیه.چیزی که توی دله رو باید زد و گرنه بعد از یه مدت میشه درد دل.

میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:14 ق.ظ http://www.taheri.blogsky.com

با سلام
منم تشکر می کنم از حضور زیبای شما و ارسال پیام زیبای شما در کلبه اشعارم و خواندم مطالب زیبای شما را و معلومه خیلی براش زحمت کشیدی . موفق باشی و مانا
به امید دیدار بعد و نوشته های جدید از شما دوست گرامی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد